محل تبلیغات شما

کاکاشی کادوی کاتانا رو باز میکنه و از دیدن کادو دهنش باز میمونه (دوباره خودتون بفهمید چطوری فهمیدم دهنش از زیر ماسک باز مونده)

کاکاشی: کاتانا. این.

اوبیتو: فوق العادست! منم میخوام.

ساسوکه: امکان نداره! خیلی قشنگه!.

توی جعبه کادو، یه شمشیر با دسته نقره ایه که دستش به شکل سر ماره و خیلیم تیزه. (و در عین حال ظریف و خوشگل)

کاتانا: این یه نمونه اولیه از شمشیر خودمه. (کاتانا یه شمشیر با دسته طلایی داره به شکل سر اژدها و تهش شبیه شمشیر جلادیه یعنی یه برامدگی تیزم داره. بعدا با این شمشیر خیلی کار داریم.) تازه میتونی توش چاکرا ذخیره کنی.

کاکاشی: وای! این باور نکردنیه! ممنونم کاتانا.

کاتانا: خواهش میکنم.

اوبیتو (به ساعت نگاه میکنه): ای وای! ساعت یازدهه! زودباش ساسوکه باید برگردیم مخفیگاه.

ساکورا (با ناله): نههههههه! ساسوکه رو ول کن. ساسوکه اینجا میمونه.

اوبیتو: تصمیم با خودشه. مگه نه ساسوکه؟ دلت واسه ساکورا تنگ شده؟ میخوای امشبو پیشش بمونی؟

ساسوکه (قرمز میشه): خفه شو.

کاتانا: حالا میشه بیشتر بمونی اوبیتو؟ حالا یه شب داری مثل ادم رفتار میکنی.

اوبیتو: هوووی!

ساسوکه: ما واقعا باید بریم. مادارا نمیزاره تا دیر وقت بیرون بمونیم. شاید یه روز دیگه اومدیم بهتون سر زدیم.

ناروتو: واقعا؟!

اوبیتو (با یه خنده شیطانی غلیظ): البته برای نابودی وها!

کاتانا: شتر در خواب بیند پنبه دانه. (دیگه نمیدونم ضرب المثل ایرانی از کجاش دراورد!)

اوبیتو و ساسوکه: تا بعد.

و مثل زتسو تو زمین فرو میرن.

کاکاشی (تو ذهنش): یه روز دوباره همدیگه رو میبینم اوبیتو. البته به به عنوان دو تا دوست.

خب (تولد کاکاشی هاتاکه) تموم شد. اخیش. راحت شدم. خیلی به مخم فشار اوردم.

مجموعه ناروتو اینا! (تولد هاشیراما سنجو بخش پنجم)

مجموعه ناروتو اینا! (تولد هاشیراما سنجو بخش چهارم)

مجموعه ناروتو اینا! (تولد هاشیراما سنجو بخش سوم)

یه ,کاتانا ,اوبیتو ,ساسوکه ,کاکاشی ,شمشیر ,کاتانا این ,شکل سر ,تولد کاکاشی ,به شکل ,با دسته ,تولد کاکاشی هاتاکه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

صوت دروس تمهيدية في الفقه الاستدلالي